امشب یکی از شب هایی بود که برام خواستگار اومد
ولی خیلی متفاوت بود
برای مراسم امشب سنگ تموم گذاشتم
نمیدونم چرا حساس بودم
نمیدونم چرا قبل اومدن و شناختن حس میکردم این همون چیزی هستش که میخوام
و حالا این حس من خیلی بیشتر شده
برای امشب حساسیت هام زیاد بود
با اینکه کمد پر از لباس هستش من کل تهران و گشتم تا لباس باب میل امشب پیدا کنم
حس میکردم امشب یه مراسم خاصه
یه سرویس کریستال خریدیم
تمام به سفارش من بود
و خب خوشحالم
منتظر مراسم بعدی هستم
منتظر دیدار دوباره
حس میکنم وقتشه
بازم هرچی خدا بخواد
برچسب : نویسنده : dzendegi-royayi7 بازدید : 214