شکر

ساخت وبلاگ

این روزا راه میرم و میگم خدایا شکرت

یجوووووری خوشگل برام چیده

یجوری منو غرق لذت کرده چراغ خاموش دارم جلو میرم

آخر اردیبهشت یه جشن 2 نفره با حامد داریم

برای موفقیت توی کارم

این روزا فروش زیاد شده پشتیبانی سخت تر شده

ادمین ها هستن ولی بخاطر امنیت شغلی اکانت اصلی رو اصلا به کسی نمیتونم بدم و قسمت سختش اینجاست

دیشب واقعا خسته بودم بودم

از طرفی ذوق داشتم فروش بیشتر شده بود و خب برای اون کارم که میخوام شروع کنم یه گام خیلی بزرگ با میلیارد ها سرمایه که نیاز داره ، با این حجم از فروش خیلی جلو می افتم

و از طرفی حساب ها در ماه بیشتر از 200 تراکنش و داره رد میکنه و تا حدودی نگران کننده هست

پری شب یکی از حساب ها مسدود شد و اعتراف میکنمشدیدا استرس بهم وارد شد

صبحش میخواستم میخواستم برم بانک

که خداروشکر چک کردم میشد بهش واریز زد و استرس من کمتر شد

قرار شد هر 10 روز یکبار شماره کارت داخل ربات رو عوض کنم تا تقسیم بشه

در کل حس خوبی دارم این روزا

تنها چیزی که اذیتم میکنه جامعه شغلی با مردا هستش

اینجا هم ایران هستش

نمیگم نمیشه سالم کارکرد

خلاصه بخوام بگم نمیشه گارد گرفت ،میفهمی چی میگم دیگه

شاید اگر دختر نبودم توی این کار اینقدر موفق نبودم ، قطعا این همه موفق نبودم

.

.

.

+ جا داره از حماقت 1 خرداد یاد کنم اوووووف

هرچند که جمعش کردم

گاهی آدما لیاقت ندارن

ما خیلی زیاد براشون ارزش قايل میشیم

زندگی رویایی...
ما را در سایت زندگی رویایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dzendegi-royayi7 بازدید : 18 تاريخ : جمعه 4 خرداد 1403 ساعت: 5:31